فاکتورهای حیاتی در پرورش کودک دوزبانه
اولین و مهمترین عامل در پرورش کودک دوزبانه، سن قرارگیری در معرض دو زبان است و دومین عامل را می توان میزان و نوع در معرض بودن دو زبان دانست.
اکثر کودکانی که مشکلی در یادگیری ندارند، در فراگیری زبان اولشان موفق هستند. اما در مقابل، همه کودکان در فراگیری زبان دوم موفق نمی شوند.
موفقیت در تسلط یافتن بر روی زبان دوم، بستگی زیادی به تعامل میان عوامل داخلی و خارجی دارد.
عوامل خارجی:
عوامل خارجی شامل این موارد می باشند: دسترسی به محیطی که زبان دوم در آن صحبت شود ، میزان تعامل کودک با انسان هایی که به زبان دوم او صحبت میکنند، میزان پشتیبانی از استفاده از زبان دوم و فشارهایی که در مدرسه و در جامعه در مورد زبان دوم وجود دارد.
عوامل داخلی:
عوامل داخلی نیز شامل این موارد می باشند: توانایی های زبان شناختی کودک دوزبانه و محدودیت هایش، داشتن درکی که برای یادگیری زبان دوم نیاز است، استعداد در یادگیری زبان، طبیعت و ذات فردی و مهارت های اجتماعی. اگر خانه و اجتماعات مدرسه به دوزبانگی اهمیت دهند، در آن هنگام کودکان به راحتی می آموزند و هر دو زبان را در سطح بالایی حفظ می کنند.
استراتژی ها و روش های متفاوتی برای پرورش کودک دوزبانه وجود دارد. مهم ترین مسئله آن است که همه اعضای خانواده که در ارتباط زیاد با کودک هستند، این استراتژی ها را بشناسند و تنها یکی از آن ها را به کار بگیرند.
هرگز نباید در اواسط کار ناگهان روش پرورش کودک دوزبانه را عوض کرد. این امر به کودک آسیب می رساند و هم چنین او را از رسیدن به هدف اصلی که در پیش گرفته ایم ناکام می گذارد.
شاید بسیاری بر این باورند که پرورش کودک دوزبانه، و یا پا گذاشتن به مسیر دوزبانگی، کار بسیار ساده ای است و تنها بایستی با کودک به دوزبان صحبت کنیم و او را در معرض دو زبان قرار دهیم. اما از لحاظ علمی، به راستی این چنین نیست.
دانستن راه های علمی و روش ها و متُد های به روز در پرورش کودک دوزبانه، یکی ار ملزومات اصلی در دوزبانگی به شمار می آید.